ضرورت های بازنگری در تخصیص منابع آبی

ضرورت های بازنگری در تخصیص منابع آبی
مدیریت منابع آب با معیار بازدهی اقتصادی و اشتغال‌زایی 

***

چالش امنیت غذایی و الگوی کشت

تغییر الگوی کشت فعلی به الگوی کشت بهینه یکی از اصلی‌ترین محورهای راهبرد بهبود شیوه‌های مدیریت کشاورزی برای مدیریت راهبردی تقاضای آب کشاورزی است. سایر اقدامات شامل تغییر زمان کشت، تسطیح اراضی، بهبود مدیریت مزارع و … است که می‌تواند به افزایش عملکرد محصول در سطح بیانجامد.

درحال‌حاضر عمده‌ترین شیوه‌های افزایش عملکرد محصول، تبدیل اراضی دیم به آبی و استفاده بی‌رویه از کود است. درصورتی‌که با توانمندسازی اقتصادی کشاورزان و با ارائه خدمات تخصصی به آنها، امکان بهبود عملکرد محصول در سطح فراهم می‌شود.نیروی انسانی کافی توسط فارغ‌التحصیلان قابل‌توجه دانشکده‌های کشاورزی قابل‌تأمین بوده ولی توانمندسازی کشاورزان و ایجاد سازوکار برای استفاده از خدمات روستایی این فارغ‌التحصیلان کلیدی‌ترین گام برای اجرای بهبود شیوه‌های مدیریت کشاورزی است.

توانمندسازی اقتصادی کشاورزان از دو طریق انجام‌پذیر است. تضمین خرید محصولات راهبردی کشاورزی نظیر گندم به قیمت عادلانه (قیمت واقعی تمام‌شده به‌اضافه سود ترغیب‌کننده) و افزایش سهم کشاورزان از قیمت فروش نهایی سایر محصولات.

روش اول، سال‌هاست در کشورمان اجرا شده ولی حفظ تداوم و پویایی در اجرای آن ضروری است. روش دوم برای محصولات غیرراهبردی مطرح بوده و لازم است با کاهش واسطه‌گری در این محصولات، سهم درآمد کشاورزان را از محل قیمت نهایی محصولات افزایش دهیم. درحال‌حاضر، گاهی حدود ۲۰ درصد قیمت پرداخت‌شده توسط مشتری نهایی (مصرف‌کننده) به دست کشاورزان می‌رسد و ۸۰ درصد آن نصیب واسطه‌گران می‌شود؛ بنابراین کشاورزان نه توان مالی کافی برای سرمایه‌گذاری در کاهش تقاضای آب را دارند و نه می‌توانند هزینه‌های سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و مغزافزایی (تخصصی) بهبود عملکرد محصول در سطح را بپردازند و حتی بالاتر از آن حدود ۳۰ درصد آنها مهاجرت به شهرها را به مقاومت در روستاها ترجیح داده‌اند. سهم ۵۰ تا ۸۰ درصدی واسطه‌ها در محصولات کشاورزی در ایران در حالی است که این رقم در کشورهای سرمایه‌داری نظیر آمریکا بعضا به ۲۰ درصد می‌رسد؛ بنابراین اصلاح ساختار توزیع و کوتاه‌کردن مسیر واسطه‌گری محصولات، مشکل کشاورزان و کلیدی‌ترین اقدام مدیریت تقاضای آب کشاورزی است.

بحران آب موجب شده که بعضا درباره موضوع خودکفایی در محصولات کشاورزی تردید شود. ولی واقعیت این است که امنیت غذایی یکی از بخش‌های اصلی پدافند غیرعامل در هر کشور است.

در سال ۱۹۹۴ میلادی وقتی ژاپن به علت خشکسالی دچار کمبود برنج (قوت اصلی ژاپنی‌ها) شد، از خرید صددرصد کمبود خود از بزرگ‌ترین هم‌پیمانان نظامی، راهبردی و امنیتی خود یعنی آمریکا سر باز زده و درنهایت در مذاکره طولانی در مقابل اصرار آمریکا به خرید برنج آمریکایی، حدود یک‌سوم آن را از آمریکا تأمین کرد. این مثال ساده نشان‌دهنده نقش تعیین‌کننده امنیت غذایی در پدافند غیرعامل و استقلال یک کشور است. به‌طوری‌که یک کشور نمی‌تواند حتی آن را به یک هم‌پیمان راهبردی بسپارد.

از‌سوی‌دیگر، توسعه ایده خودکفایی محصولات راهبردی به سایر محصولات (غیرراهبردی) و حتی توسعه صادرات محصولات کشاورزی آب‌بر می‌تواند به تشدید بحران آب و تبدیل آن به زهری کشنده برای خودکفایی محصولات راهبردی منجر شود؛ بنابراین اعتدال در سیاست خودکفایی عبارت است از محدود‌کردن خودکفایی به تعداد انگشت‌شمار محصولات راهبردی، کاهش سطح زیرکشت محصولات غیرراهبردی آب‌بر و جایگزینی آن با محصولات کم‌مصرفِ پرارزش و مبادله مدبرانه آب مجازی راهکار تکمیلی این سیاست متعادل است.

تجارت مدبرانه آب مجازی

در نبود امکان ممانعت از برداشت غیرمجاز آب، تجارت آب مجازی منجر به صدور محصولات آب‌بر نظیر هندوانه به کشورهای حاشیه جنوب خلیج‌فارس شده است؛ بنابراین تغییر سیاست مبادله آزاد آب مجازی به مبادله مدبرانه آب مجازی نه‌تنها جایگزین طرح‌های مطرح واردات آب (نظیر واردات آب از تاجیکستان) است، بلکه یکی از ابزارهای استفاده از منابع محدود آب کشور است. برای مثال با ورود هر واحد محصولات غیر‌راهبردی آب‌بر ممکن است ۱۰ هزار برابر وزن معادل آن آب مجازی وارد کنیم و با صدور محصولات غیر‌راهبردیِ کم‌مصرف، آب مجازی کمتری را به خارج فرستاده‌ایم.

پس در بیلان نهایی به بهبود وضع منابع آب کشور بدون آنکه واردات غیر‌مطمئن آب را انجام دهیم، کمک کنیم؛ برای مثال به‌جای واردات آب از تاجیکستان می‌توانیم هندوانه از افغانستان وارد کنیم که هم آب مجازی معادل تولید هندوانه را در داخل صرفه‌جویی کرده‌ایم و هم کشاورزان کشور همسایه را به تولید محصولات مفیدتر از تولیدات فعلی ترغیب کرده‌ایم و هم به لحاظ شرایط ارتباط زمینی کشور صادرکننده جایگزین سهل‌الوصول دیگری برای این صدور محصول به ایران نخواهند داشت؛ بنابراین این نیاز متقابل، تجارت پایداری برای این محصول ایجاد خواهد کرد.در‌صورتی‌که به علت حیاتی‌بودن آب برای هر کشور در صورت نیاز آن در شرایط خشک‌سالی قطع آب از طرف کشور صادرکننده حتمی خواهد بود؛ نظیر قطع گاز توسط کشور ترکمنستان در زمستان سرد سال ۱۳۸۵٫

البته تأکید می‌شود این سیاست فقط برای محصولات غیر ‌راهبردی آب‌بر بوده و در کنار این سیاست، خودکفایی نسبی در محصولات راهبردی از طریق ضمانت خرید آنها ضروری است.علاوه‌بر‌این باید توجه کرد تولید فرا‌سرزمینی محصولات راهبردی هم به علت احتمال تغییرات مقررات کشور مبدأ اطمینان کافی برای امنیت غذایی کشور ایجاد نمی‌کند.

بازار آب و تعدیل قیمت در بخش کشاورزی

برای اجرایی کردن بازتخصیص آب و مدیریت تقاضای آب بعضاً راهکار شکل‌دهی بازار آب و تعدیل قیمت‌ها مطرح می‌شود. بازار آب در کشور استرالیا انجام شده است. چندی پیش در گفتگوی کوتاهی که با وزیر کشاورزی اسبق استرالیا درباره تجربه بازار آب در آن کشور داشتم دو مشکل عمده در ایجاد بازار آب در استرالیا را مطرح کرد؛ اولاً قابل‌خرید و فروش‌کردن آب موجب شد که بعضاً مالکیت منابع آب از کشور خارج شده و حتی به شرکت‌های سنگاپوری منتقل شود؛ ثانیا کشاورزان به‌جای فروش آب و کاهش مصرف آن، بخش مازاد آب سال‌های پرآبی را فروخته‌اند؛ بنابراین عملا آب اضافی سال‌های پرآبی به‌جای بازگشت به طبیعت به سایر بخش‌های اقتصادی منتقل و به طبیعت برنگشته و موجب افزایش مصرف آب شده است؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود بازار آب بااحتیاط و بامطالعه عمیق بررسی شود و از هرگونه شتاب‌زدگی در اجرای آن خودداری شود و فقط بخش مازاد بر نیاز آب بهداشتی نسل حاضر و نسل‌های آتی و همچنین مازاد نیاز آبی برای تأمین محصولات راهبردی مربوط به امنیت غذایی در بررسی ایجاد بازار مدنظر قرار گیرد.

تعدیل قیمت آب کشاورزی هم درحال‌حاضر با نگرانی نگریسته می‌شود. با وجود تعدیل قیمت محصولات کشاورزی هنوز بخش زیادی از قیمت آن، سهم واسطه‌گری می‌شود. تعدیل قیمت آب کشاورزی همگام با افزایش سهم کشاورزان از قیمت فروش نهایی و به‌صورت تدریجی باید باشد. در‌غیراین‌صورت پیامدهای مخربی در زندگی کشاورزان و تولیدات کشاورزی خواهد داشت. طرح مجدد اصلاح الگوی مصرف به‌عنوان یکی از سیاست‌های اصلی ساختار جدید مدیریت منابع (مدیریت پیوندی) ضروری است.

با وجود طرح شعار سال اصلاح الگوی مصرف، عملا این شعار در بخش آب هیچ‌وقت کامل اجرا نشد و لازم است به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین سیاست‌های مدیریت پیوندی منابع آب، غذا و انرژی در دوران پسا‌تحریم مجددا مد نظر قرار گیرد.

در این راستا، اصلاح الگوی غذایی به‌عنوان راهکاری برای کاهش بازار محصولات آب‌بر کشاورزی ضروری است.

قرن‌های متمادی نان و گندم قوت اصلی ایرانیان بوده که در دهه‌های اخیر به علت نبود مدیریت صحیح، به برنج -که حداقل سه برابر مصرف آبی بیشتری دارد- تبدیل شده است؛ این در حالی است که برنج در کشورهای آسیای شرقی که بالای هزار میلی‌متر بارندگی سالانه دارند، قوت اصلی بوده و در کشورهای خشک و نیمه‌خشک نظیر ایران، گندم و سایر غلات قوت اصلی است؛ بنابراین اصلاح الگوی غذایی فعلی به الگوی غذایی با نیاز آبی پایین‌تر به‌عنوان حلقه پیوند سیاست مدیریت تقاضای آب کشاورزی ضروری بوده و اجرای آن علاوه‌بر برنامه‌ریزی جامع، به همت ملی هم نیاز دارد.

اصلاح زنجیره ارزش

تغییر الگوی کشت به الگوی کشت بهینه به‌طوری‌که تأمین محصولات راهبردی امنیت غذایی کشور را به دنبال داشته باشد و منجر به تولید محصولات با مزیت اقتصادی بالاتر و مصرف آبی کمتر باشد، علاوه‌بر استفاده از مدل‌های بهینه‌سازی، نیاز به اصلاح ساختار توزیع و اصلاح زنجیره ارزش محصول کشاورزی دارد.تغییر الگوی کشت پر‌مصرف فعلی به الگوی کشت بهینه از طریق دستور و ابلاغ به کشاورزان اجرائی نمی‌شود؛ اولا الگوی کشت بهینه باید سود خالص کشاورزان را نسبت به شرایط فعلی افزایش قابل‌توجهی بدهد؛ ثانیاً با ابزارهای مدیریتی نظیر خرید تضمینی محصولات کشاورزی راهبردی و تکمیل زنجیره ارزش سایر محصولات کم‌مصرف (غیرراهبردی) باید مشوق‌های لازم را برای اجرای الگوی کشت بهینه به وجود آورد.

برای مثال با تسهیل سرمایه‌گذاری در فراوری ، بسته‌بندی و صادرات محصولاتی نظیر پسته، بادام و زعفران می‌توان زنجیره ارزش این محصولات را تکمیل کرده و بازار محصولات را بهبود بخشید. فقط در‌این‌صورت است که کشاورزان کاشت‌های متداول خود را تغییر داده و محصولات موردنظر الگوی کشت بهینه را خواهند کاشت.

سخن آخر

در حال حاضر سهم سازمان‌های مردم‌نهاد در هدایت افکار عمومی در راستای مدیریت تقاضای آب، همانند سهم آنها در حفاظت از محیطِ ‌زیست ناچیز است.

باید حساسیت‌های مردم درباره بحران آب و خشک‌شدن تالاب‌ها را به‌عنوان سرمایه اجتماعی نگاه کرد و از طریق حمایت از حضور جوانان بانشاط و زنان مسئولیت‌پذیر در سازمان‌های مردم‌نهاد ، به اصلاح باورهای نادرست در مصرف آب همت گمارده و آن را به‌عنوان بخشی از همت ملی برای مدیریت تقاضای آب دانست.

محمد‌ابراهیم بنی‌حبیب – عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.